سفارش تبلیغ
صبا ویژن


























دغدغه های فرهنگی

نویسنده:محمدکاظم اطمینان
منبع:مجله دیدار آشنا 

اشاره:

مصاحبه‏ای که در پیش رو دارید تنها گزیده‏ای از صحبت‏های ما با کارگردان متعهد کشورمان حاج فرج‏الله سلحشور است.در یک صبح زمستانی به اتفاق دو نفر از دوستان هنرمند آقایان سیدمحمدبابامیری و سیدجواد شرافت میهمان جناب آقای سلحشور در دفتر کارشان بودیم.و این درحالی بود که در آن ایام تا به امروز که شما این مصاحبه را می‏خوانید، ایشان سخت مشغول تهیه و ساخت سریال حضرت یوسف( علیه‏السلام ) هستند، این سریال که پس از تجربه موفق ساخت سریال اصحاب کهف(مردان آنجلس) توسط جمعی از هنرمندان کشور بازی می‏شود اکنون در مرحله پیش تولید قرار دارد. دقت، وسواس و تلاش جناب آقای سلحشور در ارائه صحیح یک اثر هنری مذهبی جای بسی خوشحالی و امیدواری است.فرج‏الله سلحشورنیا، متولد سال 1331 در شهر قزوین و صاحب 4 فرزند می‏باشد و تاکنون در کنار مجموعه تلویزیونی مردان آنجلس، 6 اثر سینمایی را نیز در کارنامه هنری خود جا داده است. حضور موفق او در عرصه گویندگی و بازیگری از دیگر امتیازات ایشان است. توفیق بیش از پیش این کارگردان و نویسنده متعهد کشورمان را از خداوند متعال خواهانیم. چه انگیزه‏ای شما را به عنوان یک فیلم‏ساز به سمت موضوعات دفاع مقدس و رخدادهای تاریخ اسلام کشانده است؟ ـ من گمان می‏کنم همه امور در چارچوب مذهب، هویت، معنا و ارزش پیدا می‏کند و قابل عرضه و تأمل و تعمق می‏شود. اگر مکتب را کنار بگذاریم، ابعاد منفی مسائل قطعا بیشتر از ابعاد مثبت آن خواهد بود.

با ارزش‏ترین کارها در حوزه مذهب انجام می‏شود. حساسیت این حوزه قطعا خیلی بیشتر از حوزه‏های دیگر است. اگر اشتباهی در آن صورت بگیرد نسبت به حوزه‏های دیگر اشتباه فاحش‏تری خواهد بود؟ به قول معروف قله هرچه رفیع‏تر باشد دره‏اش عمیق‏تر است. چکار باید کرد؟

ـ به نکته بسیار با اهمیتی اشاره کردید. در عرصه آثار مذهبی معمولاً کسانی که وارد می‏شوند، آن بازدهی لازم را ندارند. علت آن همین مطلبی است که مطرح کردید. قله رفیع است و نیاز به شناخت و ایمان دارد. نیاز به شعور و علم دارد. این‏ها اگر در کنار یکدیگر جمع نشود، آدم، موفق به خلق هیچ اثر دینی مطلوب نخواهد شد. ضمن اینکه در عرصه هنر، تجربه و تکنیک و تخصص هم بر این عوامل اضافه می‏شود. در عرصه هنر یک فوت‏های کوزه‏گری وجود دارد که بدون آن‏ها به نتیجه مناسب نمی‏توان رسید. گاهی هنرمند برروی داستان زندگی بزرگواری با موضوع مذهبی کار می‏کند، ولی جذابیت‏ها را در خارج از آن موضوع جستجو می‏کند. مثلاً رفته سراغ زندگی سلمان یا اباذر، در خود زندگی اباذر جذابیتی نمی‏بیند، هی دنبال این می‏گردد که ببیند یک چیزی مثل عشق، بزن بزن، آرتیس‏بازی چاشنی این بکند تا جذاب بشود. جذابیت‏های موجود در آن موضوع و نکته‏های گیرای آن موضوع را نمی‏تواند پیدا بکند، تا همان را پرورش بدهد. در این‏گونه موارد خود موضوع فی‏ذاته دارای جنبه‏های ارزشی بسیار بالایی است که از دید یک هنرمند غیرمذهبی و غیرمتخصص پنهان می‏ماند.

یکی از دلائل موفقیت سریال «مردان آنجلس» فکر می‏کنید همین بود؟

ـ بله؛ ما سعی کردیم تمام روایات و منابع تاریخی قابل اعتماد شیعه را مبنا قرار بدهیم و بعد منابع مسیحی و یهودی راهم بررسی کردیم. از آن منابع، بخشی را که با منابع شیعی هماهنگی داشته، استفاده کردیم و داستان اصحاب کهف به وجود آمد. حضرت یوسف( علیه‏السلام ) را هم داریم بر همین اساس الحمدلله کار می‏کنیم.

حضرت‏عالی به علاقه خودتان در رابطه با کارهای مذهبی اشاره کردید. فکر می‏کنید اگر کسی در این زمینه‏ها بخواهد فعالیت بکند، فضا برایش باز هست و یا امکانات برایش مهیاست؟

ـ تا یک حدودی، همه زمینه‏ها و مشکلات حل نیست که بگوییم الآن عرصه کاملاً باز است، وارد بشوید؛ ولی باید خود زمینه را مساعد کنیم.

الآن بزرگترین چالش در زمینه سینمای دینی چیست؟

ـ بیگانه بودن محیط هنر با این‏گونه آثار ارزشی. متأسفانه برخی مسئولین ما با هنر ارزشی و قرآنی فاصله دارند. یعنی چون ناخودآگاه ذهنشان در محدوده آثار غیر مذهبی فعالیت می‏کند. در محدوده آثار ارزشی و مذهبی و اصیل و استخوان دار کم می‏آورند. من دیدم مسئولی را که در مورد یک اثر مذهبی نظر می‏دهد، آدم با سواد و درستی است، ولی نظراتی که می‏دهد کار برد ندارد.در آثار مذهبی، باید مذهبی زندگی کنی؛ مذهبی نفس بکشی؛ مذهبی فکر کنی و بنویسی، همه چیز باید مذهبی باشد. آن موقع مذهبی در می‏آید. یک ذره کم بگذاری، همانجا کمبود حس می‏شود. اگر یک ذره آدم درست و مذهبی فکر نکند، مسائل زیادی پیش می‏آید.آثار مذهبی نوشتن انصافا کار ساده‏ای نیست. ما باید طی سال‏ها یک سری هنرمند باسواد تربیت کنیم. یک روز و دو روز و یک سال و دو سال نمی‏شود. یعنی از حالا بنا بگذاریم پانزده سال بیست سال این‏ها در این وادی تلاش بکنند، آن‏هم در محیطی سالم، نه در محیطی آلوده و نه در محیطی که افکار ناباب در آن نفوذ دارد و مورد قبول است. ما باید برای یک آب زلال، بستر پاکیزه‏ای را تدارک ببینیم. باید یک جوی سیمانی که آن را از جوی‏های آلوده جدا کند ایجاد کنیم. حال این جوی باید حراست بشود. بعد باید هرچه آب پالایش شده داریم در این جوی آب بریزیم. به حجم آن اضافه کنیم، نه آنکه به حجم آلوده اضافه کنیم. ما الآن داریم این کار را می‏کنیم. هرچه هنرمند مذهبی داریم وارد عرصه هنر می‏کنیم؛ مثل اینکه آن آب زلال را وارد آب آلوده بکنیم.

کارگردانانی مثل شما که دغدغه کارهای مذهبی دارند، قطعا به مسئله شرعی خیلی بیشتر توجه می‏کنند. کلاً فلسفه کاری‏شان هم شاید همین باشد. بحث روابط زن و مرد را در کار چه می‏کنید؟ بین مردم به صورت شوخی درآمده که انگار بازیگران در فیلم‏ها و سریال‏ها محرم همدیگر می‏شوند. یک کارگردان مذهبی چکار می‏تواند بکند؟

ـ ما نهایتا فقط بتوانیم به مرد و زن توصیه بکنیم که محدودهای شرعی را حفظ بکنند که خانم آرایش نکن، لباس ناجور نپوش، آقا شما نگاه نکن. موقع بازی کردن مستقیم توی صورت هم‏دیگر نگاه نکنید. با یک مقدار انحراف اطراف همدیگر را نگاه بکنید. یا آنکه موقع انتخاب کسانی را انتخاب بکنیم که موجه‏تر باشند؛ ولی با همه این‏ها این نگرانی وجود دارد که پنهان از دیده ما یک سری خلاف شرع‏هایی رخ بدهد. آنچه را ببینیم، مانع می‏شویم و اگر نبینیم تکلیفی بر گردن ما نیست.

یعنی ما با کمبود شدید بازیگران متعهد مواجه هستیم؟

ـ نه، یک سری هنرمندهای بچه مسلمان هستند که انصافا بچه‏های خوبی هم هستند و به این مسائل هم مقید هستند و رعایت هم می‏کنند. کم هستند، ولی هستند.

به نظر شما بازیگران غیرمذهبی چقدر می‏توانند در ارائه نقش‏های مذهبی موفق باشند؟

... در بعضی فیلم‏ها می‏بینیم که طرف خودش همه کاره است. می‏رود در سینما با آرایش آن‏چنانی بازی می‏کند، بعد می‏آید توی تلویزیون مثلاً می‏خواهد حجاب را ترویج دهد. معلوم است تأثیر چندانی ندارد...ـ البته الحمدلله ما یک سری هنرمندان مذهبی خوب داریم که در آثارمان سعی می‏کنیم از همان‏ها استفاده بکنیم. بچه‏های مومن و معتقدی هستند و مراعات می‏کند. یکی از علت‏های انتخاب بچه‏های مذهبی و متعهد این است که حرف از دلشان بلند می‏شود. رطب خورده کی منع رطب کند؟ این حقایق را سعی می‏کنیم عمل کنیم؛ یعنی کسانی را به‏کار بگیریم که با موضوعات مذهبی خیلی بیگانه نباشند.

آیا شده است که یک هنرمند به خاطر بازی در نقشی متحوّل شود؟

ـ بله، گفتم که مجرای سالم را ما باید ایجاد کنیم. اگر موفق شدیم مجرای آلوده را با فیلتر پالایش کنیم. آن را هم به حجم یک مجرای سالم اضافه کرده‏ایم. بله، هنرمندانی هستند که قابل جذبند. انسان‏های وارسته و رشید و با شعوری هستند. این‏ها را می‏شود جذب کرد. این‏ها در محیط سالم که قرار بگیرند، تحت تأثیر قرار می‏گیرند. آدم می‏بیند که خودش را دارد اصلاح می‏کند و سعی می‏کند که از فضای موجود تأثیر بگیرد.

شما اهل ورزش هم هستید؟

ـ معمولاً ما اگر نرمش نکنیم، نمی‏توانیم روی فرم بمانیم، در حد نرمش نیازمان است.

آزادی چیست؟

ـ محدوده‏ای است که خداوند برای بشر تعیین کرده است. خارج از آن محدوده بی‏بندوباری و افسارگسیختگی است. 

یک شعری که بیشتر شما را تحت تأثیر قرار داده چیست:

ـ شاعرش را نمی‏دانم، ولی خیلی این شعر روی من تأثیر داشته است:
الهی آتش عشقم به جان زن در آن آتش دلم پروانه سان زد
چو شمعم برفروز از آتش عشق شرر زآن شعله‏ام بر استخوان زن

کدام شخصیت بیشترین تأثیر را در زندگی شما داشته است؟

ـ طبیعی است که امام حسین( علیه‏السلام ). ده یا یازده ساله بودم که، شدم نوحه خوان امام حسین. ترکی و فارسی شعر می‏خواندم. هم برای ترک‏ها هم برای فارس‏ها. امام حسین( علیه‏السلام ) هیچ‏وقت در زندگی‏ام کمرنگ نشده، چه برسد به اینکه خدای نکرده فراموش بشود.

مهمترین دغدغه شما در حال حاضر چیست؟...

مهمترین دغدغه من دغدغه فرهنگی در جامعه است. به یکی از مسئولین رده بالای مملکت یک روز عرض کردم که شما اگر تمام کارهای دنیا را برای این مردم انجام بدهید ولی این مردم فرهنگشان رشد نکند، قدر زحمات شما را نخواهند دانست.
الآن دغدغه دولت ما بیش از همه در عرصه‏های اقتصادی و سیاسی و صنعت و این‏ها نمود پیدا می‏کند و اصلاً هم موفق نمی‏شود. در هر عرصه‏ای دولت ما فعالیت می‏کند موفق نمی‏شود؛ فقط در بعضی جاها که فعالیت‏های دولت ما با مذهب آمیخته است، در همانجا موفق است. مثل کمیته امداد حضرت امام خمینی( رحمه‏الله ).
دغدغه من همواره تلویزیون و سینماست. 

پسر شما طلبه است، آیا شما پیشنهاد می‏کنید که ایشان و اطرافیان وارد عرصه سینما شوند؟

ـ الآن «بصیر» در قم دارد فیلم‏نامه نویسی می‏خواند. من هم تشویقش کردم. من اشکالی در این نمی‏بینم که یک طلبه‏ای که هیئتی باشد و اهل علم باشد و روی خوشش کار بکند، بیاید، در عرصه فیلم‏نامه‏نویسی فعالیت بکند. امااگر بچه‏های من رابطه تنگاتنگ با مذهب نداشته باشند؛ اگر از نظر معنوی و اخلاقی و ایمانی روی خودشان کار نکرده باشند، این عرصه را برایشان خطرناک و مضر می‏دانم.

نظرتان در مورد نسل سومی‏ها چیست؟

ـ راستش من این کلمه نسل سومی‏ها را مثل کلمه راستی‏ها و چپی‏ها وارداتی می‏دانم. می‏خواهند به شکلی جدایی بیندازند بین قشر عظیمی از جامعه و گذشته این انقلاب و مردم. هی می‏خواهند بگویند این‏ها نسل جدیدی هستند؛ خواسته‏های جدیدی دارند؛ ویژگی‏های خاصی دارند؛ در حالی که وقتی با آن‏ها صحبت می‏کنیم، می‏بینیم که این‏ها هم همان پاکی و صداقت و صمیمیت را دارند. وقتی آدم با آن‏ها ارتباط درست برقرار می‏کند، با شما راه می‏آیند، دوست می‏شوند. این‏جوری نیست که همیشه با هم تضاد داشته باشیم، یا در چالش باشیم، یا اختلاف داشته باشیم؛ نه، این‏جوری نیست. اگر به این معنا که بگوییم نسل سومی‏ها نسل جدیدی هستند که با گذشته فاصله بینشان افتاده نه من این را قبول ندارم. اما اگر به این معنا که تحولات موجود در دنیا یک سری نیازها را در جامعه معاصر ما ایجاد کرده که باید به این نیازها توجه بشود، این را قبول دارم.به نظر من نسل موجود، خیلی با هوش‏تر و پرشورتر از نسل گذشته است و این شعور و این هوش و استعداد، امتیازی مثبت است، نه منفی. در حالی که دارند از آن به عنوان عامل تخریب یاد می‏کنند. هی سعی می‏کنند بگویند که این نسل اهل مبارزه با گذشته است. از ویژگی‏های این نسل می‏توان استفاده بهینه کرد که متأسفانه ما استفاده درستی از آن نمی‏کنیم.

به عنوان حرف آخر اگر مطلبی دارید بفرمایید؟

ـ حرف آخرم این است که از بیننده‏ها و شنونده‏ها و خواننده‏ها التماس دعا دارم. غیر از اینکه در حق ما که نیازمندیم دعا کنند، التماس دعا به شکل توقع هم هست. حداقل از مردم توقع داریم نسبت به مسائل فرهنگی بی‏تفاوت نباشند. یک شکل امر به معروف و نهی از منکر عکس‏العمل مردم نسبت به آثاری است که تلویزیون و سینما پخش می‏کند. اگر اثر خوب را از تلویزیون دیدند، ترویج کنند. با طومار، با تلفن بگویند به مسئولان؛ تا هم رهنمودی به مسئولین داده باشند در نوع سیاست‏گذاری و برنامه‏ریزی آینده‏شان، هم هنرمند را در ادامه راهش تشویق کرده باشند. به عکس اگر یک اثر مستهجن و مخرب دیدند، سکوت نکنند. غذای روح از غذای جسم خیلی واجب‏تر است. صحبت من این است که آی خواننده‏هایی که این مجله را را می‏خوانید، آی بیننده‏هایی که تلویزیون رانگاه می‏کنید. نسبت به برنامه‏های فرهنگی، برنامه‏های تلویزیون بی‏تفاوت نباشید. واکنش مناسب نسبت به برنامه‏ها نشان بدهید.

از شما سپاسگزاریم که این فرصت را به ما دادید؟

ـ من هم از شما ممنونم و برایتان آرزوی توفیق و سعادت می‏کنم.

نوشته شده در چهارشنبه 91/4/7ساعت 6:15 عصر توسط خادم نظرات ( ) |

Design By : Pars Skin